مسائل متفرّقه
مسأله 2202 ـ اگر فروشنده قيمت خريد جنس را به مشترى بگويد بايد تمام چيزهايى را كه به واسطه آنها قيمت مال كم يا زياد مىشود بگويد، اگرچه به همان قيمت يا به كمتر از آن بفروشد، مثلاً بايد بگويد كه نقد خريده است يا نسيه و چنانچه بعضى از خصوصيّات آن را نگويد و بعداً مشترى بفهمد مىتواند معامله را به هم بزند.
مسأله 2203 ـ اگر انسان جنسى را به كسى بدهد و قيمت آن را معيّن كند و بگويد اين جنس را به اين قيمت بفروش و هرچه زيادتر فروختى مال خودت باشد، هرچه زيادتر از آن قيمت بفروشد مال دلاّل است. همچنانكه اگر بگويد اين جنس را به اين قيمت به تو فروختم و او بگويد قبول كردم يا به قصد فروختن، جنس را به او بدهد و او هم به قصد خريدن بگيرد، هرچه زيادتر از آن قيمت بفروشد مال خود اوست.
مسأله 2204 ـ اگر قصّاب گوشت نر بفروشد و به جاى آن، گوشت مادّه بدهد معصيت كرده است، پس اگر آن گوشت را معيّن كرده و گفته اين گوشت نر را مىفروشم، مشترى مىتواند معامله را به هم بزند. و اگر آن را معيّن نكرده، در صورتى كه مشترى به گوشتى كه گرفته راضى نشود، قصّاب بايد گوشت نر به او بدهد.
مسأله 2205 ـ اگر مشترى به بزّاز بگويد پارچهاى مىخواهم كه رنگ آن نرود و بزّاز پارچهاى به او بفروشد كه رنگ آن برود، مشترى مىتواند معامله را به هم بزند.
مسأله 2206 ـ قسم خوردن در معامله اگر راست باشد مكروه است و اگر دروغ باشد حرام است.