مبطلات روزه
مسأله 1637 ـ نُه چيز روزه را باطل مىكند:
اوّل: خوردن و آشاميدن، دوم: جماع، سوم: استمناء، و استمناء آن است كه انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد. چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر9 و جانشينان پيغمبر9. پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق بنابر احتياط واجب. ششم: فرو بردن تمام سر در آب. هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله كردن با چيزهاى روان. نهم: قى كردن و احكام اينها در مسائل آينده گفته مىشود.
خوردن و آشاميدن
مسأله 1638 ـ اگر روزهدار عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت و چه كم باشد يا زياد، حتّى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد روزه او باطل مىشود مگر آن كه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1639 ـ اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد روزهاش باطل است و به دستورى كه بعداً گفته خواهد شد كفّاره هم بر او واجب مىشود.
مسأله 1640 ـ اگر روزه دار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1641 ـ احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپولى كه بجاى غذا به كار مىرود خوددارى كند، ولى تزريق آمپولى كه عضو را بىحس مىكند يا به جاى دارو استعمال مىشود اشكال ندارد.
مسأله 1642 ـ اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1643 ـ كسى كه مىخواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مىرود بنابر احتياط واجب بايد آن روز را روزه بگيرد و قضاى آنرا هم بجا آورد.
مسأله 1644 ـ فرو بردن آب دهان، اگرچه بواسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىكند.
مسأله 1645 ـ فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد، و اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط مستحب آن است كه آن را فرو نبرد.
مسأله 1646 ـ اگر روزهدار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد مىتواند به اندازهاى كه ترس برطرف شود آب بياشامد و روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1647 ـ جويدن غذا براى بچّه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً به حلق نمىرسد، اگرچه اتّفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمىكند، ولى اگر انسان از اوّل بداند كه به حلق مىرسد چنانچه فرو رود، روزهباطل مىشود و بايد قضاى آن را بگيرد و كفّاره هم بر او واجب است.
مسأله 1648 ـ انسان نمىتواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولاً نمىشود آن را تحمّل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد ولى بايد قضاى آن را بگيرد.
جماع
مسأله 1649 ـ جماع روزه را باطل مىكند اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
مسأله 1650 ـ اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمىشود و همچنين كسى كه آلتش را بريدهاند اگر كمتر از مقدار ختنه گاه را داخل كند روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1651 ـ اگر شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است.
مسأله 1652 ـ اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند بطورى كه از اختيار او خارج باشد روزه او باطل نمىشود، ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است و اگر كسى را به جماع مجبور نمايند يا براى دفع شرّ ديگرى جماع را اختيار كند روزهاش باطل مىشود ولى كفّاره ندارد.
استمناء
مسأله 1653 ـ اگر روزهدار استمناء كند يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1654 ـ اگر بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل نيست. ولى اگر كارى كند كه بى اختيار منى از او بيرون آيد، در صورتى كه بداند يا اطمينان داشته باشد كه به سبب آن كار، منى بىاختيار خارج خواهد شد روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1655 ـ هرگاه روزهدار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مىشود، يعنىدر خواب منى از او بيرون مىآيد، مىتواند در روز بخوابد و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود روزهاش صحيح است.
مسأله 1656 ـ اگر روزهدار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
مسأله 1657 ـ روزهدارى كه محتلم شده، مىتواند بول كند و به دستورى كه در مسأله 73 گفته شد، استبراء نمايد، حتّى اگر غسل كرده باشد اين كار براى روزهاش ضررى ندارد، و اگر منى بيرون آمد مجدّدا غسل كند.
مسأله 1658 ـ روزه دارى كه محتلم شده اگر بداند منى در مجرا مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مىآيد، بنابر احتياط مستحب بايد پيش از غسل بول كند.
مسأله 1659 ـ اگر به قصد بيرون آمدن منى كارى بكند در صورتى كه منى از او بيرون نيايد روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1660 ـ اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخىكند در صورتى كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود اگرچه اتّفاقا منى بيرون آيد روزه او صحيح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آنجا كه نزديك است منى خارج شود و خوددارى نكند تا خارج گردد روزهاش باطل است.
دروغ بستن به خدا و پيغمبر(ص)
مسأله 1661 ـ اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر9 و جانشينان آن حضرت عمداً نسبت دروغ بدهد اگرچه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب حضرت زهرا3 و ساير پيغمبران هم در اين حكم فرقى ندارند.
مسأله 1662 ـ اگر بخواهد روايتى را كه نمىداند راست است يا دروغ نقل كند نبايد آن روايت را بصورت قطعى نقل كند و اگر آن را بصورت قطع و جزم نقل كند روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1663 ـ اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر9 نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1664 ـ اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر9 روزه را باطل مىكند و چيزى را كه مىداند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده، روزهاش صحيح است.
مسأله 1665 ـ اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً به خدا و پيغمبر9 و جانشينان پيغمبر9 نسبت دهد روزهاش باطل مىشود ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.
مسأله 1666 ـ اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر9 چنين مطلبى فرمودهاند و او جايى كه در جواب بايد بگويد نه، عمداً بگويد بلى، يا جايى كه بايد بگويد بلى عمداً بگويد نه، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1667 ـ اگر از قول خدا يا پيغمبر9 حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز كه روزه مىباشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله 1668 ـ بنا بر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مىكند چه غبار چيزى باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است.
مسأله 1669 ـ اگر بواسطه باد، غبار غليظى پيدا شود و انسان با اين كه متوجّه است، مواظبت نكند و به حلق برسد، اگر بتوان گفت كه از عمد بوده، بنا بر احتياط واجب روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1670 ـ احتياط مستحب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند ولى بخار غليظ روزه را باطل نمىكند، مگر اين كه در دهان به صورت آب درآيد و فرو دهد.
مسأله 1671 ـ اگر مواظبت نكند و غبار غليظ داخل حلق شود، چنانچه گمان داشته كه به حلق نمىرسد روزهاش صحيح است.
مسأله 1672 ـ اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزهاش باطل نمىشود و چنانچه ممكن است بايد آن را بيرون آورد.
فرو بردن سر در آب
مسأله 1673 ـ اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد، بايد قضاى آن روزه را بگيرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقدارى از سر بيرون باشد، روزه باطل نمىشود.
مسأله 1674 ـ اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1675 ـ اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه، روزهاش صحيح است.
مسأله 1676 ـ اگر تمام سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند روزه باطل مىشود.
مسأله 1677 ـ احتياط واجب آن است كه سر را در گلاب فرو نبرد ولى در آبهاى مضاف ديگر و در چيزهاى ديگر كه روان است اشكال ندارد.
مسأله 1678 ـ اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1679 ـ اگر عادتا با افتادن در آب سرش زير آب مىرود، چنانچه با توجّه به اين مطلب خود را در آب بيندازد و سرش به زير آب برود روزهباطل مىشود.
مسأله 1680 ـ اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد، يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است، يا آن كس دست خود را بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1681 ـ اگر فراموش كند كه روزه است و به نيّت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
مسأله 1682 ـ اگر بداند كه روزه است و عمداً براى غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او، روزه واجبى باشد كه مثل روزه كفّاره وقت معيّنى ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مىباشد، ولى اگر واجب معيّن باشد، اگر به فرو بردن سر در آب، قصد غسل كند، روزه او باطل است و غسل او هم باطل است مگر آن كه در همان زير آب توبه نمايد و در حال خارج شدن از آب نيّت غسل كند كه در اين صورت غسل او صحيح است.
مسأله 1683 ـ اگر براى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل مىشود.
باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1684 ـ اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمّم است عمداً تيمّم ننمايد، روزهاش باطل است.
مسأله 1685 ـ اگر روزه دار در روزه واجب تا اذان صبح غسل نكند و تيمّم هم ننمايد روزهاش باطل است.
مسأله 1686 ـ كسى كه جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معيّن است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، مىتواند با تيمّم روزه بگيرد و صحيح است ولى معصيت كرده.
مسأله 1687 ـ اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد. مثلاً اگر نمىداند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.
مسأله 1688 ـ كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزهاش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مىشود، ولى اگر براى تيمّم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمّم روزه او صحيح است ولى گناهكار است.
مسأله 1689 ـ اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده چنانچه تيمّم كند روزهاش صحيح است.
مسأله 1690 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمىشود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مىشود.
مسأله 1691 ـ هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد بيدار مىشود براى غسل، مىتواند بخوابد.
مسأله 1692 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزهاش صحيح است.
مسأله 1693 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزهاش صحيح است.
مسأله 1694 ـ كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند روزهاش باطل است، و اگر ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزهاش باطل نيست.
مسأله 1695 ـ اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و كفّاره بر او واجب نمىشود.
مسأله 1696 ـ خوابى را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اوّل حساب كرد بلكه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد خواب اوّل حساب مىشود.
مسأله 1697 ـ اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.
مسأله 1698 ـ هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.
مسأله 1699 ـ كسى كه مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح عمداً جنب بماند، روزه او باطل است، ولى اگر از روى عمد نباشد روزه او باطل نيست.
مسأله 1700 ـ اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن تا اذان صبح جنب بماند، چنانچه از روى عمد نباشد روزهاش صحيح است چه وقت آن معيّن باشد و چه نباشد.
مسأله 1701 ـ اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمّم است عمداً تيمّم نكند روزه آن روز و قضاء آن هر دو بر او واجب است.
مسأله 1702 ـ اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن يا هر روزه واجب و مستحب ديگرى بگيرد بايد تيمّم نمايد و روزهاش صحيح است.
مسأله 1703 ـ اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذن بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد صحيح بودن آن اشكال دارد.
مسأله 1704 ـ اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند اگرچه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1705 ـ اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزههايى كه گرفته صحيح است اگرچه احتياط مستحب است روزههايى را كه گرفته قضا نمايد.
مسأله 1706 ـ اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمّم هم نكند، روزهاش باطل است ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلاً منتظر باشد كه حمّام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند در صورتى كه تيمّم كند روزه او صحيح است.
مسأله 1707 ـ اگر زنى كه در حال استحاضه كثيره است، غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه گفته شد بجا آورد، روزه او صحيح است.
مسأله 1708 ـ كسى كه مس ميّت كرده يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميّت رسانده، مىتواند بدون غسل مس ميّت روزه بگيرد و اگر در حال روزه هم ميّت را مس نمايد، روزه او باطل نمىشود.
اماله كردن
مسأله 1709 ـ اماله كردن با چيز روان براى روزهدار حرام مىباشد ولى در مبطل بودن آن تأمّل است.
قى كردن
مسأله 1710 ـ هرگاه روزه دار عمداً قى كند ـ اگرچه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد ـ روزهاش باطل مىشود ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى كند اشكال ندارد.
مسأله 1711 ـ اگر در شب چيزى بخورد كه مىداند بواسطه خوردن آن، در روز بى اختيار قى مىكند روزهاش صحيح است.
مسأله 1712 ـ اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند چنانچه براى او ضرر و مشقّت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.
مسأله 1713 ـ اگر مگس در گلوى روزه دار برود، چنانچه به قدرى پايين رود كه به فرو بردن آن خوردن نمىگويند لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است و اگر به اين مقدار پايين نرود اگر بداند كه به واسطه بيرون آوردن آن قى مىكند واجب است آن را بيرون بياورد و روزهاش باطل است.
مسأله 1714 ـ اگر سهواً چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، چنانچه به قدرى پايين رفته باشد كه اگر آن را داخل شكم كند خوردن نمىگويند لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است.
مسأله 1715 ـ اگر يقين داشته باشد كه بواسطه آروغ زدن، چيزى از گلو بيرون مىآيد نبايد عمداً آروغ بزند ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
مسأله 1716 ـ اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد، نبايد فرو ببردو الاّ قضاء و كفّاره بر او لازم مىشود و اگر بى اختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.
احكام مبطلات روزه
مسأله 1717 ـ اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد روزه او باطل مىشود، و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مسأله 1695 گفته شد تا اذان صبح غسل نكند روزه او باطل است.
مسأله 1718 ـ اگر روزه دار سهواً يكى از كارهايى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد و به خيال اينكه روزهاش باطل شده عمداً دوباره يكى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1719 ـ اگر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند، يا سر او را به زور در آب فرو برند روزه او باطل نمىشود. ولى اگر مجبورش كنند روزه خود را باطل كند مثلاً به او بگويند: اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مىزنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1720 ـ روزه دار نبايد جايى برود كه مىداند چيزى در گلويش مىريزند يا مجبورش مىكنند كه خودش روزه خود را باطل كند، امّا اگر قصد رفتن كند و نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند روزه او صحيح است.