زنهايى كه ازدواج با آنان حرام است
مسأله 2465 ـ ازدواج با زنهايى كه مثل مادر و خواهر و مادرزن با انسان محرم هستند حرام است.
مسأله 2466 ـ اگر كسى زنى را براى خود عقد نمايد، اگرچه با او نزديكى نكند، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هرچه بالا روند به آن مرد مَحرَم مىشوند.
مسأله 2467 ـ اگر زنى را عقد كند و با او نزديكى نمايد، دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هرچه پايين روند، چه در وقت عقد باشند يا بعداً به دنيا بيايند، به آن مرد مَحرَم مىشوند.
مسأله 2468 ـ اگر با زنى كه براى خود عقد كرده نزديكى هم نكرده باشد، تا وقتى كه آن زن در عقد اوست نمىتواند با دختر و نوه دخترى و پسرى او ازدواج كند.
مسأله 2469 ـ عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدرِ پدر و عمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادرِ مادر هرچه بالا روند، به انسان محرمند.
مسأله 2470 ـ پدر و جدّ شوهر، هرچه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى او هرچه پايين آيند، چه در موقع عقد باشند، يا بعداً به دنيا بيايند به زن او محرم هستند.
مسأله 2471 ـ اگر زنى را براى خود عقد كند، دائمه باشد يا صيغه، تا وقتى كه آن زن در عقد اوست نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.
مسأله 2472 ـ اگر زن خود را به ترتيبى كه در كتاب طلاق گفته مىشود طلاق رجعى دهد، در بين عدّه نمىتواند خواهر او را عقد نمايد، بلكه در عدّه طلاق بائن هم كه بعداً بيان مىشود، به احتياط مستحب و در عدّه متعه به احتياط واجب از ازدواج با خواهر او خوددارى نمايد.
مسأله 2473 ـ انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده او ازدواج كند ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد و بعداً زن بگويد به آن عقد راضى هستم اشكال ندارد.
مسأله 2474 ـ اگر زن بفهمد شوهر، برادرزاده يا خواهرزاده او را عقد كرده و حرفى نزند، چنانچه بعداً رضايت ندهد عقد آنان باطل است، بلكه اگر از حرف نزدنش معلوم باشد كه باطنا راضى بوده احتياط واجب آن است كه شوهرش از برادرزاده او جدا شود مگر آن كه اجازه دهد.
مسأله 2475 ـ اگر انسان پيش از آن كه دختر خاله خود را بگيرد با مادر او زنا كند، ديگر نمىتواند با او ازدواج نمايد. و در مورد دختر عمّه هم بنابر احتياط واجب اين حكم جارى است.
مسأله 2476 ـ اگر با دختر عمّه يا دختر خاله خود ازدواج نمايد، اگر پيش از آن كه با آنان نزديكى كند با مادرشان زنا نمايد بنابر احتياط مستحب با طلاق دادن جدا شود. امّا اگر زنا بعد از نزديكى بود موجب جدايى نمىشود.
مسأله 2477 ـ اگر با زنى غير از عمّه و خاله خود زنا كند، احتياط واجب آن است كه با دختر او ازدواج نكند، ولى اگر زنى را عقد نمايد و با او نزديكى كند بعد با مادر او زنا كند، آن زن بر او حرام نمىشود، امّا اگر پيش از آن كه با او نزديكى كند با مادر او زنا نمايد، احتياط مستحب آن است كه از آن زن جدا شود.
مسأله 2478 ـ زن مسلمان نمىتواند به عقد كافر درآيد، مرد مسلمان هم نمىتواند با زنهاى غير مسلمان به طور دائم ازدواج كند، ولى صيغه كردن زنهاى اهل كتاب مانند يهود و نصارى مانعى ندارد.
مسأله 2479 ـ اگر با زنى كه در عدّه طلاق رجعى است زنا كند بنابر احتياط واجب آن زن بر او حرام مىشود و اگر با زنى كه در عدّه متعه، يا طلاق بائن، يا عدّه وفات است زنا كند، بعداً مىتواند او را عقد نمايد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند و معناى طلاق رجعى و طلاق بائن و عدّه متعه و عدّه وفات در احكام طلاق گفته خواهد شد.
مسأله 2480 ـ اگر با زن بىشوهرى كه در عدّه نيست زنا كند، مىتواند پيش از آن كه آن زن توبه كند با او ازدواج نمايد، و اگر شخص ديگرى بخواهد با آن زن پيش از توبه كردنش ازدواج كند اشكال ندارد مگر در صورتى كه آن زن مشهور به زنا باشد كه بنابر احتياط واجب ازدواج با او قبل از توبهاش جايز نيست، و همچنين است ازدواج با مرد مشهور به زنا قبل از آن كه توبه كند، و احتياط مستحب آن است كه اگر بخواهد با زن زناكار ازدواج كند صبر نمايد تا آن زن حيض ببيند، بعد او را به عقد خود در آورد، خواه خود با او زنا كرده باشد يا ديگرى.
مسأله 2481 ـ اگر زنى را كه در عدّه ديگرى است براى خود عقد كند، چنانچه مرد و زن، يا يكى از آنان بدانند كه عدّه زن تمام نشده و بدانند عقد كردن زن در عدّه حرام است آن زن بر او حرام مىشود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزديكى نكرده باشد.
مسأله 2482 ـ اگر زنى را براى خود عقد كند و بعد معلوم شود كه در عدّه بوده چنانچه هيچ كدام نمىدانستهاند زن در عدّه است و نمىدانستهاند كه عقد كردن زن در عدّه حرام است، در صورتى كه مرد با او نزديكى كرده باشد و نزديكى قبل از پايان عده باشد، آن زن بر او حرام مىشود. در غير اين صورت عقد باطل است، امّا زن حرام ابدى نيست.
مسأله 2483 ـ اگر انسان بداند زنى شوهر دارد و با او ازدواج كند، بايد از او جدا شود و بعداً هم نمىتواند او را براى خود عقد كند.
مسأله 2484 ـ زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمىشود و چنانچه توبه نكند و بر عمل خود باقى باشد، بهتر است كه شوهر، او را طلاق دهد ولى بايد مهرش را بدهد.
مسأله 2485 ـ زنى را كه طلاق دادهاند و زنى كه صيغه بوده و شوهرش مدّت او را بخشيده يا مدّتش تمام شده، چنانچه بعد از مدّتى شوهر كند و بعد شك كند كه موقع عقدِ شوهرِ دوم عدّه شوهرِ اوّل تمام بوده يا نه، نبايد به شك خود اعتنا كند.
مسأله 2486 ـ مادر و خواهر و دختر پسرى كه لواط داده بر لواط كننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد يا نابالغ، ولى اگر لواط كننده نابالغ باشد حرام نمىشود. همچنين اگر گمان كند كه دخول شده، يا شك كند كه دخول شده يا نه، بر او حرام نمىشوند.
مسأله 2487 ـ اگر با مادر يا خواهر يا دختر كسى ازدواج نمايد و بعد از ازدواج با آن كس لواط كند آنها بر او حرام نمىشوند.
مسأله 2488 ـ اگر كسى در حال احرام حج يا عمره با زنى ازدواج نمايد عقد او باطل است و چنانچه مىدانسته كه زن گرفتن بر او حرام است، ديگر نمىتواند آن زن را عقد كند.
مسأله 2489 ـ اگر زنى كه در حال احرام است با مردى كه در حال احرام نيست ازدواج كند عقد او باطل است و اگر زن مىدانسته كه ازدواج كردن در حال احرام حرام است احتياط واجب آن است كه بعداً با آن مرد ازدواج نكند.
مسأله 2490 ـ اگر مرد طواف نساء را كه يكى از كارهاى حج است بجا نياورد، زنش كه بواسطه مُحرِم شدن بر او حرام شده بود حلال نمىشود و نيز اگر زن طواف نساء نكند، شوهرش بر او حلال نمىشود، ولى اگر بعداً طواف نساء را انجام دهند به يكديگر حلال مىشوند.
مسأله 2491 ـ اگر كسى دختر نابالغى را براى خود عقد كند و پيش از آن كه نُه سال دختر تمام شود، با او نزديكى و دخول كند، چنانچه او را افضا نمايد بايد ديه او را بدهد. امّا حرمت ابدى نمىآورد و لازم نيست طلاقش بدهد، بلكه چنانچه صحّت يافت مىتواند با او نزديكى كند، و تا قبل از صحّت يافتن حق نزديكى با او را ندارد.
مسأله 2492 ـ زنى را كه سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام مىشود، ولى اگر با شرايطى كه در كتاب طلاق گفته مىشود با مرد ديگرى ازدواج كند، شوهر اوّل مىتواند دوباره او را براى خود عقد نمايد.